انواع مدیریت ارتباط با مشتری
مدرس استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری CRM
CRM استراتژیک بر توسعه یک فرهنگ تجاری مشتری مدار متمرکز می شود. این فرهنگ پایبند جلب کردن و حفظ مشتریان بوسیله ایجاد ارزش و واگذاری آن بهتر از رقبا است. این فرهنگ در رفتارهای رهبری، طرح ریزی سیستم های رسمی شرکت و افسانه ها و داستان هایی که در شرکت خلق می شوند بازتاب می شود. در یک فرهنگ مشتری مدار انتظار دارید منابع در جایی که ارزش مشتری را بهتر بالا می برد تخصیص داده شود، شیوه های پاداش رفتارهایی را در کارکنان تشویق کند که رضایت و حفظ مشتری را تقویت می کند و اطلاعات مشتری گردآوری و در میان گذاشته شود و در تمام بخش های شرکت بکار رود. همچنین انتظار دارید قهرمانان شرکت تجاری آنهایی باشند که ارزش یا خدمات برجسته به مشتریان می رسانند. بسیاری از شرکت ها ادعا می کنند مشتری مدار، هدایت شده بوسیله مشتری، متمرکز بر مشتری یا مشتری محور هستند اما تعداد اندکی اینگونه هستند. در واقع به ندرت شرکتی در هر اندازه که باشد ادعایی در خصوص وظیفه داشتن برای برآوردن نیازهای مشتری بطور سودآور ندارد.
مشتری مداری با منطق های دیگر سازمان رقابت می کند. فیلیپ کوتلر سه جهت گیری تجاری مهم دیگر را شناسایی می کند: محصول، تولید و فروش.
شرکت های محصول محور معتقدند مشتریان محصولاتی بابهترین کیفیت، عملکرد، طراحی یا ویژگی ها انتخاب می کند. این شرکت ها اغلب شرکت های مبتکر و صاحبکار هستند. بسیاری از شرکتهای تازه تاسیس محصول محور هستند. در این شرکت ها هنگامی که تصمیماتی در مورد بازاریابی، فروش یا خدمات گرفته می شود معمولا به نظر مشتری توجهی نمی شود. تحقیق روی مشتری کمتر انجام می شود یا اصلا انجام نمی شود. مدیریت فرض هایی از آنچه مشتریان می خواهند دارند. نتیجه آن است که گاهی محصولات برای نیازهای بازار بیش از اندازه تخصصی و ویژه می شود و بنابراین برای بسیاری از مشتریان بسیار گران هستند. گرچه بازاریاب ها یک زیرمجموعه از مشتریان نسبتا بی تفاوت نسبت به قیمت را شناسایی کرده اند که آنها را نوآور لقب داده اند و احتمالا به ادعاهای شرکت در باره مزیت محصول پاسخ مثبت می دهند. متاسفانه این یک بخش نسبتا کوچک و کمتر از 5/2 درصد بازار بالقوه است.
شرکت های تجاری تولید محور معتقدند که مشتریان محصولات کم قیمت را انتخاب می کنند. در نتیجه این شرکت های تجاری تلاش می کنند تا هزینه های عملیات را پایین نگه دارند و مسیرهای کم هزینه تا بازار ایجاد کنند. این جهت گیری ممکن است در اقتصادهای درحال توسعه یا در بخش های معیشتی اقتصادهای توسعه یافته مناسب باشد اما تعداد زیادی از مشتریان نیازهای دیگری دارند. رانندگان بی ام و اگر بدانند شرکت بی ام و آن دسته ازقطعات اتومبیل که وارد می کند مانند سیستم های ترمز را فقط از کم هزینه ترین عرضه کنندگان تامین می کنند جلب این مارک نمی شوند.
شرکت های فروش محور فرض می کنند اگر در تبلیغات، فروش، روابط عمومی (PR) و تشویق فروش به اندازه کافی سرمایه گذاری کنند مشتریان ترغیب خواهند شد که خرید کنند. اغلب یک جهت گیری فروش ازجهت گیری تولید تبعیت می کند. شرکت محصولات کم هزینه تولید می کند و بعد باید آنها را تبلیغ کند تا موجودی را انتقال دهد.
استادمدیریت ارتباط با مشتری CRM
مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM
تدریس مدیریت ارتباط با مشتری CRM
مشاور مدیریت ارتباط با مشتری CRM
مشاوره مدیریت ارتباط با مشتری CRM
مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی
بهزاد حسین عباسی
مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن
معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن
استاد اصول و فنون مذاکره زبان بدن
سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM
مدرس بازاریابی
معلم بازاریابی
مدرس برند
مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن
مدرس مدیریت ارتباط با مشتری
هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی
مدیر برنامه ها جواد حسنی
09372202257
9197685104
یک شرکت مشتری محور یا بازار محور در یک مجموعه باورها در باره در درجه اول قرار دادن مشتریان سهیم است. این شرکت اطلاعات در باره رقابت و مشتریان را گردآوری و پخش کرده و بکار می برد تا طرح های ارزش بهتر برای مشتریان ایجاد کند. یک شرکت مشتری مدار یک شرکت فراگیرنده است که با نیازهای مشتری و شرایط رقابت دائما انطباق می یابد. شواهدی وجود دارد که مشتری مداری با عملکرد تجاری رابطه نیرومندی دارد.
بسیاری از مدیران استدلال می کنند که مشتری مداری باید برای همه شرکتها مناسب باشد. گرچه در مراحل مختلف بازار یا توسعه اقتصادی، جهت گیری های دیگر ممکن است جاذبه نیرومندتری داشته باشد.